Showing posts with label تأملات ژرف. Show all posts
Showing posts with label تأملات ژرف. Show all posts
در آیه‌‌ی چهل‌وهفتم سوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی حجر و در توصيف احوال بهشتيان می‌خوانيم «وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِين»
و ما دل‌های ايشان [بهشتيان] را از کدورت [کينه و حسد] پاک ساختيم و آنان برادرانه، بر تخت‌هایی روبه‌روی يکديگرند.
بازخوانی این آیه، هميشه تصوير یه قهوه‌خونه‌ی سنّتی رو در ذهن من ايجاد می‌کنه. بهشتيان هم توی اين قهوه‌خونه، دور یه ميز نشسته‌ان و دارن چایی می‌خورن و روی ميز هم چند تا قندون و قليون و ایناس...
of pseudo-scientific concepts

The study of a language-function: عمراً


به دو جمله‌ی زیر دقت کنيد:
الف- «عمراً بذارم رَد شی داداش!»
ب- «عمراً نذارم رَد شی داداش!»
دو جمله‌ی فوق در تلفظ و نحوه‌ی ادا شدن، با یکديگر تفاوت اندکی دارند: در جمله‌ی اول تأکید گوینده روی قید (عمراً) و در دومی روی فعل (نذارم) است. اگر از این تفاوت ناچيز چشم‌پوشی کنيم، هر دو جمله‌ معنای یکسانی را می‌رسانند: گوينده با تهدید و عتاب به مخاطب می‌فهماند که به او اجازه‌ی عبور نخواهد داد.
کاربرد دوگانه‌ی واژه‌ی عمراً این قيد را به‌ یک «ابزار زبانی منحصربه‌فرد» تبديل می‌کند:
عملگر (operator) عمراً در ابتدای جملات خبری یا التزامی مثبت و منفی وارد شده و خروجی در هر دو حالت، جمله‌ای با معنای منفی است:

عمراً (A) = عمراً (-A)

به این ترتيب تابع عمراً را می‌توان تابعی زوج (Even Function) دانست.

توضيح: تابع F تابعی زوج است اگر به ازای همه‌ی متغیرهای واقع در دامنه‌ی آن داشته باشيم:

F(x)=F(-x)


بنابراين نمودار تابع عمراً را می‌توان شبيه به نمودارهای توابع نشان‌داده‌شده در شکل پايين دانست:


Facial Anthropology

دقت کردين که فاصله‌ی بين لب و بينی اغلب آدم‌های ساده‌لوح خيلی کمه؟

البته شکل بالا یه حالت اغراق‌آميز و «حدّی» رو نشون می‌ده که در اون، فاصله‌ی موردنظر به صفر رسيده و اين حالت غالباً اتفاق نمی‌افته؛ مگر این‌که طرف خيلی «گيج» باشه.

[ در کشيدن تصوير اغراق کرده‌ام. جزئيات را هم عامدانه حذف کرده‌ام. پس لطفاً به کسی برنخورَد.]

سرباز: صفت فاعلی مرکب مرخم است به‌معنی آن‌کس که سر خويش می‌بازد. چون در این معنی نيک بنگريم، آن را بيشتر مفعولی خواهيم يافت تا فاعلی.
دیرزمانی است که در انديشه‌ی يافتن معادلی رساتر برای این واژه‌ام؛ ذهنم قاصر است.