Foundation

ایزاک آسیموف یک مجموعه‌ی داستانی چندجلدی دارد به اسم Foundation که فکر می‌کنم همه‌‌شان در دهه‌ی هفتاد با نام‌هایی مثل «بنیاد» یا «امپراتوری کهکشان‌ها» و چیزهایی شبیه این به فارسی برگردانده‌ شده‌اند. ماجرای اصلی  داستان‌ها که در آینده‌ی خیلی دور اتفاق می‌افتند، تلاش ریاضی‌دانی است به اسم هری سلدون که دنبال راهی است برای ماندگار کردن کل مجموعه‌ی دانش بشری در کهکشان‌ها. این آقای سلدون ایده‌‌ای دارد که آن را از ترمودینامیک آماری وام گرفته: استفاده از قوانین آماری برای پیش‌بینی رفتار گازها در مقیاس ماکروسکوپیک به جای پرداختن به پیچیدگی‌های رفتار هر ذره‌ی گاز. او معتقد است که به همین ترتیب، چون جمعیت بشری در کهکشان خیلی زیاد شده [عددش  نجومی‌ است]، آینده‌ی کل بشریت پیش‌بینی‌پذیرتر شده و پیش‌بینی ایشان هم از آینده‌ی بشری، طبق معمول، انحطاط است و افول علمی و بازگشت بربریت و این‌ها.
حالا این ریاضی‌دان منجی عالم بشری تلاش می‌کند یک‌جور دایرة‌المعارف درست کند تا آن دوره‌ی انحطاط محتوم را حداقل کوتاهتر کند. او دو تا بنیاد در دو سوی دوردست کهکشان پی‌ریزی می کند برای همین کار و...
میلیون‌ها سال پیش، دو جلد از این مجموعه را خوانده بودم و امشب داشتم دنبال‌ش می‌گشتم که به چیز جالبی رسیدم. اینجا در گاردین نوشته‌ای هست که نویسنده‌‌اش این احتمال را مطرح می‌کند که اسامه بن‌لادن این مجوعه را خوانده بوده و اسم «القاعده» اش را از روی Foundation آسیموف برداشته. دلایلی هم ذکر کرده.
اگر این فرضیه‌ی نه‌چندان‌محتملْ درست باشد، تصور این‌که بن‌لادنِ "بنیادگرایِ تروریستِ ..." یک وقتی -لابد زمان نوجوانی‌اش- همان بنیاد خودمان را می‌خوانده و بعد به فکر تأسیس بنیادی برای خودش افتاده، خیلی جالب است. به خصوص که او هم احتمالاً دنبال نجات بشریت بوده یا هنوز هم هست.

1 comment: